[ad_1]
در تاریخ 30 نوامبر ، دولت اسپانیا اعلام کرد که برای نجات مقبره برای مدت طولانی مداخله خواهد کرد. ملت روزنامه نگار خولیو آلوارس دل وایو ، که از اوایل دهه 40 تا اواسط دهه 1950 به عنوان یکی از سردبیران مجله کار می کرد.
وایو ، همانطور که به طور کلی وی را می شناختند ، یک سیاستمدار و دیپلمات سوسیالیست بود که در زمان جنگ داخلی اسپانیا (39-33 1936) وزیر خارجه اسپانیا بود. پس از پیروزی فرانسیسکو فرانکو ، وی در تبعید در فرانسه ، ایالات متحده آمریکا زندگی کرد – جایی که دوست صمیمی او شد ملت ویراستار فردا کرچوی – و سوئیس ، جایی که وی در طول جنگ نیز به آنجا سفر کرد ، و تلاش کرد تا از جمهوری آشفته اسپانیا در لیگ ملت ها حمایت کند. وی را در ژنو به خاک سپردند. با پایان یافتن اجاره مزار وی ، اجساد وی باید از بدن خارج شده و به استخوان نگهداری شده منتقل شوند.
تصمیم دولت ائتلاف مترقی اسپانیا برای محافظت از مقبره وایو در مقابل ویرانی در حالی است که میراث ضد فاشیست این کشور بار دیگر به چالش کشیده شده است. در ماه سپتامبر ، کابینه نخست وزیر پدرو سانچز “قانون حافظه دموکراتیک” را تصویب کرد که برای پاسخگویی به خواسته های دیرینه عدالت و به رسمیت شناختن هزاران قربانی دیکتاتوری فرانکو طراحی شده است. قانون جدید جبران مادی و نمادین قربانیان خشونت و مصادره دولت را فراهم می کند. برای لغو احکام دادگاه های دادگاه های دروغین فرانکو که برای از بین بردن مخالفان سیاسی طراحی شده است ؛ اصلاح آموزش تاریخ اجتماعی ؛ محدود کردن آزادی بیان برای ایدئولوژی های ضد دموکراتیک. و لغو یا منع احترام عمومی به دیکتاتوری.
این پیشنهاد باعث تشویق جناح راست اسپانیا شد که دولت مترقی اسپانیا را متهم به نقض پیمانی می کند که به این کشور اجازه می دهد به سمت دموکراسی حرکت کند. رهبران راست گرای اسپانیا با الگوبرداری از همتایان اروپایی و آمریکایی خود امیدوارند که با شیطان پرستی ضد فاشیسم ، که در اسپانیا به معنای زیر سوال بردن مشروعیت مبارزه تاریخی علیه دیکتاتوری است ، موجی انتخاباتی ایجاد کنند. اخیراً معاون حزب محافظه کار “محبوب” (PP) نوشت که “شناسایی هواداری ضدفرانسیسم با دموکراسی” یک توهم است. در ماه اکتبر ، دولت راستگرای راست مادرید – با حمایت حزب راست افراطی ووکس – اقدام به برداشتن پلاک فرانسیسکو لارگو کابالیرو ، رهبر اتحادیه سوسیالیست و نخست وزیر جمهوری خواه در طول جنگ داخلی کرد که بعدا توسط گشتاپو دستگیر شد. ، توسط کلاوس باربی مورد بازجویی قرار گرفت و به یک اردوگاه کار اجباری نازی تبعید شد. (او از جنگ جان سالم به در برد ، اما اندکی بعد درگذشت)
با ناراحتی شدید ، دولت شهر با استناد به قانون یادآوری اسپانیا که در سال 2007 تصویب شد و ارتقا and افراد درگیر در یک کودتای نافرجام نظامی را که باعث ایجاد یک جنگ داخلی یا سرکوب فرانسوی بود ، از این حذف دفاع کرد. دفاع از شهر اسطوره های قدیمی فرانکوئیسم را احیا کرد و ادعا کرد که رادیکالیسم رهبران چپ مانند لارگو کابالیرو همان چیزی بود که باعث بروز بیشتر خشونت های سیاسی شد. افسانه سازی راست گرایان از آن زمان تاکنون فقط رشد کرده است. در حال حاضر ، اسپانیایی ها تمام کسانی را که در جنگ مسلحانه علیه دیکتاتور شرکت کردند ، از جمله واحدهای پارتیزانی که هم در نازیسم و هم در برابر فرانسه به جنگ نازیسم و جنوب فرانسه پرداختند ، “تروریست” می نامند. از جمله آنها خولیو آلوارس دل وایو بود که در سال 1963 بقیه واحدهای چریکی را در جبهه آزادیبخش ملی اسپانیا (FELN) گالوانیزه کرد. در حقیقت ، این انجمن مبارزان پارتیزان سابق در فرانسه بود که برای اولین بار زنگ خطر قبر قریب الوقوع وایو را به صدا درآورد. در دولت اسپانیا ، پابلو ایگلسیاس ، رهبر ائتلاف خردسال Podemos و فرمانده دوم سانچز ، رهبری نجات قبر وزیر سابق را بر عهده گرفت.
وایو شروع به نوشتن در مورد ملت در سال 1939. وی به عنوان عضوی از هیئت تحریریه تحت مدیریت فردی کرچوی از سال 1941 تا 1955 ، بیشتر بخش تحریریه این مجله را در مورد سیاست خارجی ایالات متحده در طول جنگ جهانی دوم و اوایل جنگ سرد تشکیل داد. وی که با جناح چپ حزب سوسیالیست اسپانیا (PSOE) شناخته می شد ، دلسوز اتحاد جماهیر شوروی بود و مورد توهین چپ ضد استالینیست و لیبرال ، از دویت مک دونالد گرفته تا آرتور شلزینگر – و سرانجام توسط حزب خودش بود که در سال 1946 وی را اخراج کرد. همراه با حدود دوازده چپ دیگر ، از جمله خوان نگرین ، نخست وزیر سابق – که همچنین در مورد او می نویسد ملت. (آنها پس از مرگ در سال 2009 ترمیم شدند)
حضور همه جا وایو در ملت، جایی که وی از حمایت بی قید و شرط کرچوی برخوردار بود ، به شکایت از نفوذ غیرقانونی کمونیست و شایعاتی مبنی بر اینکه وایو یک عامل استالینیست بود دامن زد. وقتی در سال 1951 یک رهبر جدید نامه ای از سابق را چاپ کرد ملت منتقد هنری کلمنت گرینبرگ ، که ادعا می کند وایو مجله را به سخنگوی شوروی تبدیل کرده است ، کرچوی از گرینبرگ به دلیل افترا شکایت کرد. به گفته سارا آلپرن ، زندگینامه نویس کرچوی ، سردبیر “می خواست از دل وایو دفاع کند ، که به عنوان یک مهاجر سیاسی ، در صورت اعتقاد مقامات به ادعاهای جدی علیه وی ، به احتمال زیاد با اخراج روبرو می شود.” این جنجال باعث شد رابرت بندینر سردبیر و رینهولد نیبور از همکارانش به بازنشستگی بپردازند. به گفته دیوید خورخه وایو ، مورخ ، او هرگز بیش از یک همراه نبود. خورخه به ما گفت شایعات علیه او ابتدا توسط همکاران سابق حزب او منتشر شد و بعداً توسط کنگره آزادی فرهنگی کشف شد ، که به همراه رهبر جدید، برخوردو مجلات دیگر که مخفیانه توسط سیا تأمین مالی می شود. در اوایل سال 1952 ، وایو و همسرش پس از سفر به اروپا در حال بازگشت به ایالات متحده ، طبق قانون مک کاران دستگیر و برای چند روز در بازداشت بودند.
وایو در طول یک دهه و نیم خود بیش از 400 مقاله در مجله نوشت. از جمله شخصی ترین قطعات وی ، سفر 4000 کلمه ای در اوت 1949 بود که سفر پنهانی فرانکو به اسپانیا را توصیف می کرد. مقاله وایو با عنوان پیروزمندانه “من به اسپانیا وارد می شوم” می گوید که چگونه او قبل از بازداشت توسط پلیس اسپانیا ، خود را به عنوان یک جهانگردان مبدل می کند تا وارد اسپانیا شود ، وی پس از گمراه شدن با لهجه دروغین آمریکایی خود او را آزاد کرد مقالات آمریكایی كه وی در آن تهیه كرده است. زمانی که وایو به طور غیر رسمی به آن طرف مرز فرانسه اخراج شد ، وی موفق شده بود گزارشی از زندگی مردم عادی تحت رژیم فرانکو تهیه کند. او تصویری شرم آور ترسیم می کند. وی توضیح داد: “افرادی كه به فرانسه می روند به اسپانیا برمی گردند و در مورد مقدار خوردن در فرانسه صحبت می كنند.” “برای متوقف کردن این گزارش ها ، مسافرانی که زیاد می گویند اغلب دستگیر می شوند. نان فرانسوی یک کالای لوکس است که از طریق مرز قاچاق می شود. “با این حال ، این سفر وایو را امیدوارانه ترک کرد. وی گفت که مقاومت در برابر فرانکو با امتناع ایالات متحده ، یک ماه زودتر ، از ارائه وام 50 میلیون دلاری به فرانکو تشویق شد.” وی نوشت: “من می توانم امروز به آمریکایی ها اطمینان دهم که اسپانیایی ها ملتی که شایسته همدردی و پشتیبانی آمریکایی در مبارزات باشکوه کنونی خود علیه آخرین جانشین هیتلر است ، همانطور که در دوره فعال جنگ داخلی بود. “وایو این داستان را در خاطرات خود آورده است ، آخرین خوش بین، که سال بعد منتشر شد.
وایو هرگز برآورده شدن آرزوهای ضد فرانكویستی خود را نخواهد دید. نسخه آن در ملت اندکی پس از بازنشستگی کرچوی در سال 1955 پایان یافت. در پایان همان سال ، اسپانیا فرانکو در سازمان ملل پذیرفته شد. وایو ، که در سوئیس در تبعید بود ، در ماه مه 1975 ، در سن 84 سالگی ، شش ماه قبل از مرگ فرانکو در ماه نوامبر ، درگذشت.
[ad_2]
منبع: offline-news.ir