اندکی قبل از انتخابات 2016 ، هنگامی که اخباری مبنی بر استفاده ترامپ از درهای خالی برای جلوگیری از پرداخت مالیات خود منتشر شد ، رودی جولیانی وی را “نبوغ” خواند که با این همه مخفیگاه با موفقیت کار می کند. ترامپ خود به خود می بالید که ادعا می کند از همکاران خود از حقوق و دستمزد قرارداد استفاده می کند.
ترامپ در آستانه تبدیل شدن از قدرتمندترین مرد جهان به پاریای معلول از نظر اقتصادی است ، خائنی که به روشن ترین شکل ممکن سوگند یاد کرده است ، کودتاچی که متحدان سیاسی سابق ، شرکای تجاری ، وام دهندگان و مجرمان رسانه ای او را دروغ گفته اند . او ممکن است وفاداری بخشی متعصب از پایگاه GOP را حفظ کند ، شاید حتی قسمت بزرگی از آن پایگاه ، اما دیگر فرماندهی ائتلافی را که قادر به قدرت گرفتن باشد ، فرماندهی نخواهد کرد. علاوه بر این ، وی احتمالاً در سالهای آینده از یک دادگاه کیفری و یک دادخواست مدنی به دادگاه بعدی تحت پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت.
به طور خلاصه ، دونالد ترامپ با سخنرانی فاجعه آمیز که جمعیت را به خیانت فراخواند ، دور هشتم دانته را ایجاد کرد که مخصوص او و نزدیکترین برادرانش بود.
در حالی که به نظر نمی رسد ترامپ متوجه آنچه اتفاق می افتد – در اظهارات مختصر روز سه شنبه وی همچنان به انکار مسئولیت وقایع مرگبار 6 ژانویه ادامه داد – در حفره های عمیق مغز خزندگان خود به نظر می رسد با تاخیر به بزرگی سقوطی که به راه انداخت متوجه شده است علیه خودش خفقان در کاخ سفید ، اخراج شده توسط رسانه های اجتماعی ، اجتناب از دوستان و فعالان سابق ، سلطه او بر سیاست ملی درهم شکسته ، قتل عام آمریکایی به جای اینکه به نزدیکترین متحدانش روی آورد ، تقصیر را از خود دور کرد. از جمله کسانی که خشم عصبانیت ترامپ را متحمل می شوند ، جولیانی است که در ماه های منتهی به انتخابات برای مشاور مشکوک حقوقی ترامپ ثروت اندوخت و اکنون رئیس جمهور سابق بدنام اخیر به معاونان خود گفته است که هزینه خدمات وی را پرداخت نکنند.
آنچه در حال چرخش است فرض می شود. یا به بیان دیگر ، یک افتخار بسیار کم ارزش بین سارقان وجود دارد. یا به بیان دیگر ، جولیانی به قدری ویرانگر یک انسان بدبخت ، هیجان زده و روح و روان است که نمی توان از تلاش های ترامپ برای فریب او خندید.
ترامپ همیشه خواهان نتیجه بوده است ، او همیشه خود را به عنوان یک سیاستمدار معامله گر و نه یک سیاستمدار آرمان گرا شکل داده است. در ماه های اخیر ، این نتایج تا حد زیادی شامل لغو نتایج انتخابات ملی ، تضعیف روند قانون اساسی پس از انتخابات و تأمین حمایت نظامی برای حمله به ایده انتقال مسالمت آمیز قدرت بوده است. اما هیچ یک از این نتایج اتفاق نیفتاد: جولیانی به او نرساند و بنابراین ، به گفته ترامپ ، باید مجازات شود. دادگاه های پایین تر نیستند ، دادگاه عالی ، حتی با وجود سه قاضی منتخب دستی که وجود ندارد ، مایک پنس نیست (به همین دلیل ترامپ گروهی را علیه معاون رئیس جمهور ایجاد کرد ، برخی از آنها خواستار به دار آویختن وی شدند) ، و کنگره ، حتی پس از سرقت شده است ، این نیست.
در عوض ، تنها چیزی که ترامپ برای تسخیر نفس خود و پرورش تخیلات قدرت نامحدود خود باقی مانده است ، اوباش است ، برخی از شرورهای فرسوده ، شاخدار و ساده لوح آن شبیه یک جین خیس ، ضد کاتولیک تبعیدی هستند شورشهای گوردون در لندن در سال 1780. چارلز دیکنز در رمان فوق العاده خود درباره این جمعیت نوشت بارنبی رودج، شورشیان دیوانه را احمقانی قابل تأثیر توصیف کرد که توسط تبلیغات ساده انگارانه ، ضد کاتولیک برای پیوستن به ادعای “دفاع از دین ، زندگی و آزادی” آماده شده اند. قربانی شدن سخنان نفرت “همه مردم را به اتحاد چشم بسته در برابر آنچه آنها نمی دانستند ، آنها نمی دانستند چرا” ، که در نتیجه “شیدایی واقعا در حال گسترش بود و بدن هنوز هم رشد هر روز ، چهل هزار نفر رشد کرد. ”
جمعیتی که در اعتراض به قانونی برای کاهش تبعیض علیه کاتولیک ها از سال 1780 از پارلمان انگلیس عبور کردند ، توسط لرد گوردون اشراف دیوانه آزاد شد و با شجاعت مقدار زیادی جین را خورد. او اعتقاد داشت که توطئه ای پاپیستی برای تضعیف سبک زندگی انگلیس وجود دارد و تا ته قلب یک توطئه گر بود و در جهان وحشتناک خود سو susp ظن به بانک انگلیس و دیگر نهادهای مهم دولتی را به وجود آورد. جمعیت امروز ، که علیه کنگره آمریکا خشمگین شده بودند ، توسط دونالد ترامپ به همان اندازه مجنون خشمگین شد ، و نه از جین بلکه از رویاهای توهم آمیز MAGA و QAnon مست شد. براساس دیدگاه های خلوص نژادی و سلطه ترامپ که بر لوله اسلحه تحمیل شده است ، است.
سرانجام شورش لرد گوردون شکسته شد ، اما تنها پس از ریختن خون زیاد. بیشتر تخمین ها حداقل 300 کشته را نشان می دهد. خود گوردون به اتهام خیانت محاکمه می شود. اگرچه او تبرئه شد – نه به این دلیل که مردم را تحریک نکرد ، بلکه غیرقابل اثبات بود که قصد وی خیانت آمیز است – پس از آن وی به چرخه مخرب عوام فریبی و طرح های مشکوک مالی سقوط کرد. چند سال پس از دادگاه ، اشراف شرور و ناپسند دوباره دستگیر و این بار محکوم شد. چند سال بعد ، گوردون در زندان در نیوگیت درگذشت ، مردی تنها ، ورشکسته و فروتن که مقامات زندان در پایان حکم رسمی خود از آزادی وی خودداری کردند زیرا هیچ کس نمی خواست تضمین کند که او مسیر خود را اصلاح کرده است.
م institutionsسسات انگلیس از حمله اوباش گوردون جان سالم به در بردند ، زیرا نهادهای آمریکایی از رویای تب و تاب وحشتناک یک جنبش خشونت بار و جنگ نژادی زنده خواهند ماند. اما خود گوردون موجی از انزجار علیه او را که اقداماتش از بین می برد ، تجربه نمی کند. وقتی عوام فریب ها سقوط می کنند ، معمولاً سخت می افتند. این درسی است که دونالد جی. ترامپ اکنون راه سخت را می آموزد. شاید او باید قبل از سخنرانی شورشیان در 6 ژانویه ، کمی دیکنز را می خواند.
منبع: offline-news.ir
Leave a reply