پس از هجوم به ساختمان Capitol در ایالات متحده توسط گروههای جناح راست ، شبیه یک مهمانی بزرگسالان برای هالووین ، گیج شد (خز و یهودی ستیزی خود را بیاورید) ، دوباره در مورد گسترش جنگ علیه ترور صحبت کرد. پنجشنبه مجله ی وال استریت رئیس جمهور منتخب جو بایدن گفت که “تصویب قانونی علیه تروریسم داخلی” را در اولویت قرار خواهد داد ، خاطرنشان کرد که از وی برای ایجاد پست در کاخ سفید برای نظارت بر مبارزه با افراط گرایان با الهام از ایدئولوژیک و افزایش بودجه دعوت شده است. با آنها بجنگید. “
تأکید بر تروریسم داخلی برای بایدن چیز تازه ای نیست ، وی گفت که پس از کشته شدن یک ضد معترض نئونازی توسط هدر هیر در جریان راهپیمایی بدنام 2017 با هم متحد راست در شارلوتسویل ، ویرجینیا تصمیم گرفت این بار نامزد ریاست جمهوری شود. با افزایش خشونت های مرگبار راست گرایان و کنگره دموکراتیک و قوه مجریه پیش رو ، مجسمه های جدید تروریسم داخلی احتمالاً گوشه گوشه است.
اما این یک ایده وحشتناک است.
برای درک دلیل ، ابتدا باید به دلایل وجود این مشکل بپردازیم. ممکن است تعجب آور باشد ، به ویژه با توجه به اینکه به بیستمین سالگرد 11 سپتامبر نزدیک می شویم ، هیچ قانون مشترک فدرال برای مجازات وجود ندارد درونی؛ داخلی تروریسم اگرچه PATRIOT ایالات متحده تروریسم را به گونه ای تعریف می کند که شامل تنوع داخلی آن باشد ، اما مجازات خاصی برای چنین اقداماتی ایجاد نکرده است. بعلاوه ، اگرچه دادستانها هنوز می توانند از بسیاری از قوانین عمومی تروریسم که برای تعقیب اقدامات ترور داخلی ، به ویژه توسط بازیگران راست افراطی وضع شده است ، استفاده کنند ، اما آنها به راحتی این کار را نمی کنند. همانطور که مایک هرمان از مرکز برنان می نویسد ، بی توجهی وزارت دادگستری به خشونت های راست افراطی مربوط به سیاست و عمل طولانی مدت است ، نه کمبود اختیارات. “نتیجه این است که ، از نظر حقوقی ، بر اساس وب سایت حقوقی JustSecurity.org ، اصطلاح” تروریسم داخلی “” تقریباً بی ربط “شده است.
وقتی از تروریسم خارجی صحبت می کنیم ، اوضاع کاملاً متفاوت است. به محض اینکه دولت ارتباط فرد ، هر چقدر ضعیف باشد ، با یکی از 69 سازمان تروریستی خارجی تعیین شده توسط ایالات متحده (FTO) برقرار کندکه ممکن است شخصی در معرض آن قرار گیرد هرگونه اعمال مشکوک در اجرای قانون ، که اغلب منجر به جرایم جدی تری می شود و نیاز به افزایش محکومیت ها دارد. از آنجا که بیشتر سازمانهای این لیست در کشورهای دارای اکثریت مسلمان فعالیت می کنند ، پیوند بین مسلمانان و تروریسم در تفکر حقوقی ما ریشه دوانده است ، نیازی به ذکر ایده های بزرگ سیاسی و اجتماعی ما نیست. حتی در مواردی که ارتباط مستقیمی با یک سازمان تروریستی خارجی وجود ندارد ، هنوز توسط وزارت دادگستری مسلمانان آمریکایی به عنوان تروریست های بین المللی معرفی می شوند.
به عبارت دیگر ، تروریسم یک استاندارد دوگانه دارد. و استاندارد دوگانه ریشه عمیقی در قوانین و فرهنگ گسترده ما دارد. اگر مورد کاوش قرار نگیرد ، همین استاندارد دوگانه از محدودیت ها و فرضیات متعصبانه خود تغذیه می کند و مانند مخمر در یک اجاق گرم رشد می کند. یک نتیجه از این گفتمان است که همه ما از قبل با آن آشنا هستیم: مردان سفیدپوست به عنوان عصبانی یا ناامید یا بازنده برچسب گذاری می شوند ، در حالی که تیراندازان مسلمان به عنوان تروریست تعریف می شوند. موارد اول مشکل ساز تلقی می شوند. دومی ها دیگر به بشریت تعلق ندارند.
بنابراین به نظر می رسد که قانون تروریسم داخلی ممکن است به عنوان یک تساوی بزرگ عمل کند ، قانون گذاران را مجبور به مقابله با تعصب خودشان می کند و هرگونه فرض نژادپرستانه را که می توانیم تصور کنیم “مسلمان” در واقع صفت اسم تروریسم است ، دفع می کند. . “قطعاً در مورد تروریست خواندن هیولایی مانند دیلن راف نکته رضایت بخشی وجود دارد.
اما ، همانطور که وکیل مرکز حقوق اساسی ، دیالا شماس اخیراً اشاره کرد توییتر، این یک اغوا است که باید در برابر آن مقاومت کرد. شماس گفت: “این یک دام است.” نوشتن. وی می پرسد: “کلمه” تروریسم “چه کاری انجام می دهد؟” “این فقط به ترس دامن می زند و توانایی ما را برای صحبت در مورد دلایل اصلی ، درک اشکال مختلف خشونت و اعتراض و روابط مختلف با[ith] دولت “
مسلمانان آمریکایی بهتر از اکثر آسیب های وارد شده توسط برچسب تروریسم را می دانند. طی بیست سال گذشته ، جامعه مسلمانان آمریکا با موجی از سرکوب دولت روبرو شده اند ، از جمله دستگیری در پی حملات 11 سپتامبر ، برنامه های تبعید گسترده برای کشورهای خاص اکثریت مسلمان (NSEERS) و گسترش گسترده جاسوسان و خبرچین در محیط ما اجرای قانون مشکوک دانست اگر شما یک مسلمان باشید که ریش ریخته اید ، سیگار را ترک کرده اید یا به فعالیت خود پیوسته اید (یعنی زندگی عادی). موسسات خیریه مسلمان تعطیل شده اند و رهبران آنها به دلیل سقط های شدید عدالت به زندان افتاده اند. دولت برنامه های خود را برای مقابله با افراط گرایی خشن آغاز کرده است ، که از جمله از معلمان خواسته است دانش آموزان مسلمان خود را زیر نظر بگیرند و گزارشاتی درباره دانش آموزانی که از دولت یا غرب به عنوان استخدام احتمالی تروریست انتقاد می کنند ، گزارش دهند.
بخشی از این برنامه وب سایتی به نام Don’t Be A Puppet بود ، ظاهراً یک بازی آنلاین برای آموزش نحوه جلوگیری از افراط گرایی خشن به کودکان است. فدراسیون معلمان آمریکا مخالفت کرد و این برنامه را “پروفایل و نظارت ایدئولوژیک” توصیف کرد که می تواند تأثیرات خفنی بر مدارس و جوامع مهاجر داشته باشد و امنیت و آسایش کودکان را تهدید کند و امنیت و اعتماد همه جوامع را تهدید کند. ”
همه اینها تنها قسمت کوچکی از آنچه اتفاق افتاده است. من حتی به لیست ممنوعیت پرواز ، ممنوعیت مسلمانان ، فشار اجرای قانون برای جاسوسی در جوامع خود یا مقدار زیادی از منابع صرف اسیر کردن مسلمانان فقیر و غالباً از نظر فکری در توطئه های نادرست تروریستی اشاره نکرده ام.
در پرونده ای معروف به چهار نیوبرگ ، قاضی خودش گفت که “فقط دولت می توانست آقای كرومیتی را به عنوان یك تروریست” ، یكی از متهمان بداند. قاضی جیمز کرومیتی را که اخیراً بیکار بود و سابقه استفاده جدی از مواد مخدر را داشت ، توصیف کرد: “مردی که از نظر دامنه گاو نر به طور مثبت شکسپیر است”. مخبر FBI در این مورد در صورت موافقت با نقشه FBI ، باورنکردنی 250 هزار دلار ، BMW جدید ، تعطیلات در پورتوریکو و آرایشگاه شخصی خود را به کرومیتی پیشنهاد داده بود. در حین صدور مجازات ، قاضی گفت: “من شک ندارم که جرمی در اینجا رخ نخواهد داد مگر اینکه دولت آن را تحریک ، برنامه ریزی و اجرا کند.” با این وجود ، دستورالعمل های مجازات غالب بود. کرومیتی هم اکنون در حال گذراندن حکم 25 ساله خود است.
که در بررسی بوستون آتیا حسین در مقاله ای در مخالفت با گسترش جنگ علیه تروریسم می نویسد: “تروریست خوانده شدن به معنای داشتن عقاید سیاسی از شخصی خارج از محدوده گفتمان قابل قبول و اعتراض قانونی است. به این ترتیب ، تروریست نه تنها می تواند به عنوان یک فرد ناپدید شود ، بلکه سیاست آنها نیز از بین می رود. “البته او درست است. سیاست ، حتی ناخوشایندترین آنها ، باید محلی برای بحث و مجادله باشد ، و این امر به عهده مجریان قانون نیست.
آرون کوندنانی و ژان تئوهریس چنین استدلال می کنند: “بخشی از اصطلاح” تروریسم “این است که به نیروهای انتظامی اهرم فشار بیشتری ، دسترسی عمیق تر به عقاید و انجمن های سیاسی و منابع به شدت گسترش یافته”. ، آنها می نویسند
البته خشونت راست افراطی به شدت نگران کننده است. بر اساس مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی ، افراط گرایان راست مسئول بیشترین کشته ها در میان تمام حملات تروریستی در ایالات متحده از سال 1994 هستند. آنها بدون شک تهدید جدی و جدی هستند.
اما در حال حاضر قدرت دادستانی کافی بر روی کتاب ها برای مقابله با خشونت های راست افراطی وجود دارد. مسئله این نیست که ما باید قوانین خود را گسترش دهیم. بلکه مشکل این است که اطمینان حاصل کنیم که از قوانین خود استفاده می کنیم و صادقانه ، مداوم و در حد امکان از آنها استفاده می کنیم. رسوایی واقعی در اینجا نبود قانون داخلی در مورد تروریسم نیست. رسوایی واقعی برتری استادان سفیدپوست در این سالها توسط نیروی انتظامی بوده است.
پاسخگویی به این خشونت های اخیر انگیزه های سیاسی با دادن اختیارات بیشتر به پلیس نسبت به نیروهای خیرخواهانه ، هیچ مشکلی را حل نمی کند. در عوض ، چنین حرکتی به دولت – همان کشوری که در گذشته خشونت های نژادپرستانه و راست گرایانه را تسهیل می کرد – با اقتدار حتی بیشتر ، به این ترتیب دیگران ، از جمله شاید به ویژه چپ گرایان ، مخالفان ، مهاجران ، سیاه پوستان و افراد محلی را تهدید می کند. گروه ها و افراد ، اگر تاریخ آمریکا یک نقطه عطف باشد. نیازی نیست دامنه جنگ علیه ترور را گسترش دهیم تا زمانی که همه ، به یک روش یا دیگری ، زیر چتر آن قرار بگیریم. بلکه باید برای پایان دادن به آن تلاش کنیم.
نه اینکه درمورد خطرات پیش رو ساده باشم. من می دانم که جناح راست افراطی و افرادی مانند من از من متنفر هستند. اما گسترش – زیر سوال نبردن – هم تعریف تروریسم و هم جنگ علیه تروریسم؟ من این را برای بزرگترین دشمنم آرزو نمی کنم.
منبع: offline-news.ir
Leave a reply