اگر می خواهید دونالد ترامپ را اذیت کنید ، یک ترفند ساده ذکر سلف ننگین وی ریچارد نیکسون است. روز پنجشنبه ، CNN گزارش داد که ترامپ هرگونه ذکر نام نیکسون را در کاخ سفید ممنوع کرده است. شبکه کابلی گفت: “او در طی مکالمه ای پر از سخنان زشت و ناپسند به یک مشاور گفت: “در طی سخنان زودگذر استعفای خود در این هفته ، ترامپ به مردم گفت که نمی تواند روی مایک پنس معاون رئیس جمهور برای عفو او حساب کند ، همانطور که جرالد فورد با نیکسون به هر حال کرد.
حساسیت ترامپ به نیکسون قابل درک است. ترامپ به عنوان تنها رئیس جمهوری که دو بار استیضاح شده است ، طبیعتاً نمی خواهد سرنوشت نیکسون را یادآوری کند. نیکسون مطمئناً هرگز استیضاح نشد ، اما تهدید به جلسات استیضاح ، نخبگان حزب جمهوری خواه را به ترک نیکسون وادار به استعفا کرد. ترامپ دلیل خوبی برای ترس دارد که استیضاح فعلی ، که می بیند تعداد کمی از جمهوری خواهان صفوف چریکی را علیه او شکسته اند ، منادی ظرفیت سیاسی خود او است.
پس از استعفا ، نیکسون غیر عضو GOP شد. برخلاف روسای جمهور سابق ، او هرگز در کنگره های سیاسی سخنرانی نکرده و ارزش خود را تایید نکرده است. او سخت تلاش کرد تا به عنوان یک دولتمرد مسن تر آموزش ببیند ، و مجموعه ای از کتابها را ارائه می دهد که مشاوره سیاست خارجی را ارائه می دهد. اما به عنوان یک نیروی سیاسی ، او مرده بود.
این سرنوشتی است که ترامپ امیدوار است از آن اجتناب کند. نکاتی وجود دارد که ترامپ ممکن است بخواهد دوباره نامزد شود – یا حداقل در سیاست آمریکا سلطان بماند. استیضاح مانعی برای هر دو هدف است. اگر سنا به محکومیت رای دهد ، مجازات می تواند شامل ممنوعیت نامزدی مجدد ترامپ برای تصدی پست فدرال باشد. همان هدف را می توان با اکثریت ساده و با استفاده از متمم چهاردهم در سنا محقق کرد ، اگرچه این یک حرکت از نظر قانونی ناپایدار است که قابل اعتراض است. اما حتی بدون محکومیت ، استیضاح مارک ترامپ را تضعیف می کند زیرا استعفا به شهرت نیکسون لطمه می زند.
علیرغم عدم موافقت ترامپ ، روشهای زیادی وجود دارد که او شایسته است به عنوان جانشین نیکسون دیده شود – یا شاید سختگیرانه تر ، اما دقیق تر ، به عنوان تقلیدی کمرنگ از نیکسون. با پیروزی خود در سال 1968 ، نیکسون شروع به تجزیه سلطه طولانی لیبرالیسم New Deal کرد ، که از سال 1932 آغاز شد. نیکسون اولین شخص رئیس جمهور پس از New Deal بود که در محافل داخلی خود چهره های تندرو راست ، به ویژه معاون رئیس جمهور Spiro Agnew و Pat Buchanan) ، اگرچه آنها را با مشاوران لیبرال تری مانند الیوت ریچاردسون و دانیل پاتریک مونیهان متعادل کرد. نیکسون با شعارهای ارتجاعی مانند “قانون و نظم” و “اکثریت خاموش” روبرو شد که ترامپ هنوز آنها را منعکس می کند.
تصادفی نیست که مربی سیاسی ترامپ روی کوه (که نیکسون او را به عنوان یک شکارچی قرمز در دوره مک کارتی می شناخت) بود. راجر استون ، مسن ترین دوست سیاسی ترامپ است که دندان هایش را خرد می کند ، و در انتخابات نیکسون در سال 1972 کلاهبرداری های کثیفی انجام می دهد. بخشش ترامپ به استون نشان دهنده تداوم سیاست جمهوری خواهان برای بیش از پنج دهه است.
ترامپ در واقع دم دوران نیکسون است ، شاید آخرین نفس درخشان سیاست واکنش باشد که نیکسون در حال تکمیل آن است. اما اگر ترامپ رئیس جمهور نیکسون باشد ، او همچنین شخصیتی بسیار پیچیده و قانع کننده است.
همانطور که شایسته غولی است که دوره سیاسی خود را آغاز کرده است ، نیکسون در تخیل زندگی می کند. نیکسون حیله گر بود ، اما این همچنین به معنی پیچیدگی او بود. او همه کاره بود و از همان اطلاعاتی که منجر به جرایم سیاسی می شد ، گاهی اوقات برای اهداف خوب استفاده می شد. روشی که نیکسون از سیستم امنیت ملی برای گشودن روابط خود با چین پیشگام بود با روشی که ترامپ در اصرار بر خروج از افغانستان و سوریه اصرار داشت توسط نخبگان سیاست خارجی دائماً مقایسه شود.
پس از مرگ نیکسون در سال 1994 ، همکار من کاتا پالتی یک آگهی ترحیم درخشان نوشت که در آن ادعا کرد که “نیکسون در واقع آخرین رئیس جمهور بود. وی آخرین رهبر جهان آزاد بود كه به جای كنترل شدن توسط آنها ، كه هرچند اسفبار ، فریبنده ، مخرب – در شخص خود عمل می كرد ، نه به عنوان یك ابزار و سخنگوی منافع سازمان یافته اقتصادی و سیاسی ، كنترل می كرد. او آخرین رئیس جمهوری بود که در واقع شخصی داشت که می توانست از او تعریف کند. ”
سیاست که مانند هر یک از جنایات و سیاست های فاجعه آمیز نیکسون تصور می شود ، به کیفیتی برخورد می کند که نیکسون را از نظر تخیل جالب می کند. جای تعجب نیست که نیکسون به گروه کوچکی از روسای جمهور تعلق دارد که به طور مداوم با هنرمندان خلاق ، از جمله تعدادی از نویسندگان ، از پرتره گروتسک رابرت کاور در هجو خشن 1977 خود درگیر شده اند. سوختن عمومی به تصویر زیباتر رمان توماس مالون در سال 2012 واتر گیت. از آن جا که بگذریم ، آن بیتی یک زندگی همدلی با پت نیکسون کرد خانم نیکسون (2011). نیکسون همچنین از فیلم های رابرت آلتمن و الیور استون الهام گرفته است. شاید به همین اندازه تنش قدرتمند پارانوئید سینمای آمریکا در دهه 1970 ، در فیلم های توطئه ای مانند گفتگو (1974) و سه روز در کاندور (1975) ، فرزندان حکومت و فروپاشی نیکسون بود.
از طرف دیگر ، ترامپ از کمدی های بسیاری الهام گرفته است ، بعضی از آنها خنده دار هستند (مانند لب های هماهنگ شده الهام گرفته از سارا کوپر) ، اما اکثر آنها وحشتناک هستند (مانند بسیاری از طرح های دردناک شنبه شب زنده). اما تصور اینکه یک رمان یا فیلم خوب از ترامپ بیرون بیاید سخت است. او بسیار صاف است ، بیش از حد توسط خودشیفتگی شفاف تحت تأثیر قرار گرفته است ، بسیار خسته کننده است. جایی که نیکسون شایسته درام شکسپیر بود ، ترامپ به سختی لیاقت بیش از پنج دقیقه اسکیت را دارد.
ترامپ وقتی با تنها رئیس جمهوری که تا کنون استعفا داده مقایسه می شود ، لرزیده است. اما این از لمس و عدم آگاهی تاریخی ترامپ صحبت می کند. واقعیت این است که ترامپ حتی شایسته نیست در همان نفس نیکسون ذکر شود ، زیرا او فاقد هرگونه عمق عقل و پیچیدگی شخصیت نیکسون است.
منبع: offline-news.ir