
در تابستان 2015 ، روزنامه نگار و فعال روبرتو لوواتو به السالوادور بازگشت تا گزارش دهد که چرا وطن خانواده اش به وحشیانه ترین کشور روی زمین تبدیل شده است. چند سال قبل ، او جسارت کرده بود که خاکستر مادرش را دفن کند ، اما هنگامی که او توسط اعضای باند از قبرستان اخراج شد ، مراسم متوقف شد – معروف به ماراس– که بر جامعه السالوادور تسلط دارند. حالا او قصد داشت به چگونگی نبردهای مداوم بیندازد ماراس و پلیس و ارتش در السالوادور همه چیز را به اندازه جنگ داخلی ویرانگر 12 ساله در السالوادور خطرناک کرده بودند.
که در فراموش نشدنی، خاطراتي كه تاريخچه خانواده وي را در تاريخ گسترده تر آنچه او “كشور كوچك مشكلات تيتانيك” مي نامد ، تنظيم مي كند ، لواتو بيداري شخصي خود را از چرخه قرن ها خشونت در السالوادور توصيف مي كند ، روندي كه باعث شد تا روزنامه نويسي به عنوان وسيله اي مطرح شود. برای مقابله با مقیاس آسیب های کشور. تهیه تصاویر از این میراث ناخوشایند دشوار نیست – زندگی کوتاه جیووانی میراندا ، آمریکایی از السالوادور ، که لواتو در طول اقامت خود در سال 2015 با او دوست شد ، را به تصویر بکشید. اخیراً از کشور اخراج شد ، یک مکانیک اتومبیل با تی شرت متالیکا ، میراندا رانندگی می کند گاراژ در حومه سان سالوادور ، پایتخت این کشور. برای چندین آبجو ، او داستان هایی را در مورد مرمت ماشین های کلاسیک و بزرگ شدن در دالاس به اشتراک گذاشت و خاطرات خود لواتو را از سرگردانی در اطراف منطقه ماموریت سانفرانسیسکو در نوجوانی به یاد آورد. او یادآوری می کند: “بدن من احساس شکنندگی گانگستری می کند ،” نشسته انگار که دست چپم بالای فرمان است وقتی که از پنجره راننده بیرون نگاه می کنم و با جالبترین نگاه ممکن به آرنج راستم تکیه می دهم: آرواره های گره خورده ، چشمهای رویایی ، سر کمی می پرد ”
اگرچه او در گاراژ میراندا در السالوادور نشسته بود ، اما ذهن لووتو در دهه 1970 بازگشت که با یک مأموریت کوچک به نام Los Originals اقدام کرد. چند روز بعد ، وقتی لواتو برای سلام گفتن متوقف شد ، گاراژ بسته را پیدا کرد. یکی از همسایگان در خیابان به سادگی می گوید ، “مرده. “لواتو به سرعت در می یابد که مرد جوان توسط کشته شد ماراس در مورد عبور از فردی که تحت حمایت آنها است ، تصویری واضح از ناامنی زندگی سالوادوری ، واقعیتی که لوواتو تازه درک آن بود.
اگرچه در خاطرات او روند آشکار کردن تجارب خشونت که او و خانواده اش (به ویژه پدرش) در طول زندگی سرکوب کرده اند ، متمرکز است ، این کتاب به عنوان یک میلیاردر روزنامه نگار دو چندان می شود. امروزه می توان لوواتو را به عنوان یکی از صدای اصلی فاجعه های آمریکای مرکزی شناخت ، اما وی فقط پس از کار در دهه های 1980 و 1990 برای کار در سازمان های غیرانتفاعی برای مهاجران سالوادوری و به عنوان هماهنگ کننده برنامه های دانشجویی گزارش خود را شروع کرد. از آمریکای مرکزی در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا ، نورتریج. تا اواخر قرن بود که وی شروع به نوشتن جدی کرد و مقالاتی را برای این مجله ارسال کرد که در آن سیاستهای Latinx در ایالات متحده در سالهای بوش و اوباما بود. خاطرات لواتو این سفر را بسیار شخصی نشان می دهد ، پیشرفتی که تنها با امتناع وی از پذیرش سکوت پدر در مورد وحشتهایی که در السالوادور شاهد بوده امکان پذیر است.
توفراموش کردن در سه جدول زمانی بازی می کند: سفر 2015 که لوواتو با میراندا ملاقات می کند ، صحنه هایی از سفر پر پیچ و خم او از Los Originals به فعالیت انقلابی و سپس دانشگاه و ترمیم دوران کودکی پدرش در ویران شده توسط رکود بزرگ السالوادور. طیف گسترده ای به او اجازه می دهد تا نحوه را توضیح دهد ماراس در اواخر دهه 1970 در لس آنجلس از چندین خدمه موسوم به “شنوندگان هوی متال ال سالوادور استونز” در محله پیکو-یونیون به شکل فعلی آنها ، مجموعه ای از شبکه های جنایی پیچیده بین المللی که کنترل بیشتری دارند ، تکامل یافت. در طول روز – زندگی روزمره بیشتر سالوادواری ها نسبت به دولت آنها. ساختار کتاب همچنین به او فرصت گسترده ای می دهد تا خانواده خود را در تاریخ مدرن کشور پیدا کند ، به ویژه دوره کوتاه که لوواتو به عنوان “پارتیزان“عضو جبهه انقلابی آزادی ملی” Farabundo Marti “در طول جنگ داخلی در السالوادور (از 1980 تا 1992 به طول انجامید) و فاش شدن این واقعیت که پدرش شاهد جنایات در لا ماتانزا ، کشتار دهها هزار نفر از السالوادورهای محلی در 1932 توسط ارتش این کشور.
پدر لواتو (که او او را “پاپ” صدا می کند) از کودکی هرگز در مورد لا ماتانزا صحبت نکرد تا سال 2000 که پسرش مستقیماً از او پرسید. اگرچه او در آن زمان تنها 9 سال داشت ، اما پاپ هنوز می تواند به وضوح تماشای بیل بیل افسران ارتش به دستان به اصطلاح کمونیست ها و شب مردی از مادر پدرش التماس می کند که اجازه دهد او را در کوره آجرپاشی خانواده و چشم اندازهایی که در شب “مردگان و کسانی که قبلا تقریباً مرده بودند” بر روی پاپ پنهان کند ، پنهان شود. بیا به آنها بده کودتا. پاپ قبل از هق هق گفت: “من در آن روزها نه تنها یک ، بلکه صدها مرده را دیدم.”
بعد از اینکه پدرش سرانجام سنگین شد ، لووتو توانست قدر “بمب اتمی” را که به ارث برده بود ، بداند ، و نه تنها به دلیل غیرقابل دسترس بودن عاطفی پدرش (و تا حدودی ضرب و شتم انتظامی توسط پاپ و همچنین در مورد چگونگی تداوم خشونت سالوادور در طول دهه ها ، مادربزرگ او را وادار کرد که هموطنان خود را “تکه های شیشه شکسته آغشته به خون و در تلاش برای اتحاد مجدد” توصیف کند. در حالی که او قبلاً خود جوانتر خود را “پسر کوچک گرینگو خرابکار و متوهم و بسیار عصبانی و گیجی که یک سالوادور بود” قلمداد می کرد ، در روند بازنگری در زندگی خود ، لاواتو شروع به درک “لایه های احساسات کرد – ترس ، عصبانیت ، ناامیدی – زیر آگاهی آگاهانه کار کردن برای ایجاد درگیری های درونی من. “سرانجام ، او می نویسد ،” من راه خود را پیدا کرده بودم. می فهمیدم که اگر کار فراموش نشدنی لازم را انجام دهیم ، عشق دفن شده ما می تواند شکوفا شود. ”
روزنامه نگاری لواتو پس از آن به عنوان بیانگر این فرایند فراموشی به بهترین وجه قابل درک است ، و کار او نمونه ای از آن است ، نیرویی که از طرف خبرنگاری حاصل می شود که تصمیم می گیرد به جای درک بی طرفی ای که به او اعتبار داده است ، داستانهایی بنویسد که با آشفتگی درونی خودش صحبت کند. حرفه در گزارش سال 2016 خود در بوستون گلوب، بایگانی های مرگ السالوادور ، لووتو با کارآگاهان موسسه پزشکی سوار می شود – چیزی که او به عنوان “تیم CSI” فدرال توصیف می کند زیرا آنها دو ساعت از جنگل به محل گور دسته جمعی می روند. به محض ورود ، محققان IML دریافتند كه یك تیم استخدام شده توسط دادستان كل السالوادور از قبل مشغول به كار بوده است ، به رهبری اسرائیل تیكاس ، یك متخصص صحنه جنایت كه خود آموخته است و به گفته لوواتو ، “هنگام حفاری در حال خوردن در گورها فیلمبرداری شده است”. و جشن تولدش در گودالهای قبر. ”
توانایی گرفتن چنین لحظه ای – یک جفت تیم پزشکی قانونی رقیب و تحت حمایت دولت که بر سر یک گور دسته جمعی مخفی فرسنگ ها از نزدیکترین شهر به رقابت می پردازند – به خودی خود یک اتفاق قابل توجه است و گزارش لواتو فقط به روشی ظریف غنی می شود. وی از این جلسه برای نشان دادن عدم عملکرد دولت استفاده کرد و خاطرنشان کرد: “هنگامی که تیم IML با باز شدن و باز شدن تیم IML از تپه عقب و پایین می رود ، تنش بین IML و کارکنان Ticas محسوس است.” ناگهان به نظر غیرقابل باور نیست. که السالوادور می توانست به کشوری تبدیل شود که توسط آن اداره می شود ماراس به جای بوروکرات ها.
در حالی که لووتو آماده بازگشت به سان سالوادور می شود ، یک دادستان به پلیس دستور داد عکس های لواتو را در سایت حذف کند و ادعا کرد که وی تاییدیه های لازم برای حضور در آنجا را دریافت نکرده است. که در فراموش نشدنیلواتو به این صحنه پرتنش برمی گردد و مخالفتی را تشکیل می دهد که فقط چند خط در آن قرار دارد گلوب تاریخ. او می نویسد: “ناگهان ، من با سلاحهایی محاصره می شوم که همان پلیسهایی که به راحتی از من دفاع می کردند ، در دست داشتند. خونم در حال جوشیدن است. همانطور که مشخص شد ، از لووتو خواسته شد که خودش عکسها را حذف کند ، اما پلیس بعد از اینکه وی پاسخ داد مجبور به انجام کار شد: تو این کار را کردی. “اوضاع وقتی آشکارتر می شود که تیکاس به او گفت که دفعه دیگر از دفتر دادستانی اجازه خواهد گرفت و اشاره خواهد کرد که سفر IML واقعاً محل اختلاف است.” لواتو نوشت: “من شوکه شدم.” این مرد لعنتی عجیب من خیلی تلاش کردم که دوست داشته باشم و درک کنم ، او مرا فروخت. ”
تمام زمان فراموش نشدنی، لوواتو آرامش گزارشگری را به نفع تصویری صادقانه تر از خود رها می کند: یک آمریکایی از السالوادور به احتمال زیاد یک طغیان عصبانی را به راه می اندازد ، مهم نیست که چقدر اشک می کشد ، همه به این دلیل است که او هنوز هم تلاش می کند تا کابوس تاریخی را که در آن قرار دارد درک کند. بدنیا آمدن. خشونت در آمریکای مرکزی و بحران مهاجرت که باعث آن شده است در سال های اخیر توجه بسیاری از رسانه های بین المللی را به خود جلب کرده است ، بسیاری از آنها تمایل به نیویورک تایمز، برای درمان ماراس به عنوان فرقه های غیرقابل درک مرگ و رهبران دولت های منطقه به عنوان بی کفایت در سطح جانشین. لواتو هرگز روی این ذرات خرد استفراغ نمی کند. قبل از شروع روزنامه نگاری ، او با اعضای فرسوده MS-13 در لس آنجلس صحبت کرد ، از نیروهای امنیتی مسلط در سان سالوادور فرار کرد و “پنجره های شکسته” رودی جولیانی را با “دست سخت“سیاست های مقامات السالوادور.
لوواتو در گزارش خود غالباً خاطرنشان می کند که قتلها در السالوادور به همان اندازه که کار باندها است نابودکه او یک بار در صفحات آن توصیف کرد ملت زیرا “قتلهای غیرقانونی مورد سو suspected ظن اعضای باند و برخی از فعالان حقوق بشر توسط نیروهای امنیتی دولت انجام می شود.” وی در این مقاله ، وضعیت فعلی خشونت در کشور را “جنگ داخلی از طریق دیگر” توصیف می کند. اگر السالوادور از وضعیت شکسته فعلی خود خارج شود ، لوواتو ادعا می کند که فراموش نشدنی، ملت ابتدا باید از نادیده گرفتن تاریخ شوم و بیرحمانه خود دست بردارد. این فرایند فراموش نشدنی پاپ را به عنوان یک مدل ارائه می دهد. تصدیق واقعیت وحشتی که دیده است نمی تواند باعث از بین رفتن آن شود ، اما تابش از آن حداقل می تواند فضای لازم برای انحراف از تاریخ را برای امکان پذیر شدن ایجاد کند.
منبع: offline-news.ir
Leave a reply