[ad_1]
غالباً توسط سفیدپوستان از من س askedال می شود: “بدون دونالد ترامپ چه می خواهی بکنی؟” یا “وقتی ترامپ از خبر خارج می شود می خواهی درباره چه چیزی بنویسی؟” رفت ”
این تصور وجود دارد که رئیس جمهور اخیر سابق ، با اشتهای ظاهراً سیری ناپذیر خود برای ارتکاب جرم و ناکامی ، برای منتقدان خود ، به ویژه برای ما که بر عدالت نژادی و اجتماعی تمرکز می کنیم ، “نعمت” است. در واقع ، این پوچ است که مردم فکر می کنند من به یک نژادپرست پر رونق در راس دولت نیاز دارم تا دلیلی برای نوشتن در مورد عدالت نژادی و اجتماعی در این کشور داشته باشم. و مسخره است اگر تصور کنیم که ترامپ ، یکی از کم تأثیرترین روسای جمهور در همه دوران ها ، پیوند “خبر” بوده است. ترامپ خبری ایجاد نمی کند – او اخبار را با رسوایی ها و اعلامیه های کودکانه و غیرمرتبط خود بیرون می کشد.
به چند هفته گذشته بیندیشید: آیا می دانید اگر ترامپ تازه هنگام ترک شکست در انتخابات ، به عنوان یک رئیس جمهور شکست خورده ، فقط بایدد از ستون تلخ مرگبار و مرزی خارج شود؟ آیا می دانید چقدر می خواستم فضای استودیو را با هزینه ای بین 1400 تا 2000 دلار جستجو کنم ، اما در نهایت با تلاش کودتای لعنتی حواسم پرت شد؟
س ofالی که در مورد آن خواهم نوشت توهین آمیز است. من در مورد منطق متوقف شده ای که به تئوری جمهوری خواهان “عدالت” تبدیل می شود ، مدتها قبل از آنکه ترامپ از پله برقی پایین برود ، نوشتم. من مدتهاست که در مورد حیوانات نژادی عمیق صحبت می کنم که انگیزه سیاستهای جمهوری است. من دوستان قدیمی داشتم که در سالهای اخیر (یا روزها) به من گفتند که اخطارهای جمهوری خواهان از آن زمان به گوش می رسد دبیرستان “سرانجام منطقی خواهد بود.” تفاوت عملیاتی در زندگی حرفه ای من در دوران ترامپ نسبت به قبل این است که افراد سفیدپوست بیشتری مایل به گوش دادن به حقیقت در مورد کشورشان هستند – حقیقتی که از زمانی که یاد گرفتم دو جمله را با هم رشته کنم ، به آنها می گفتم. ترامپ بازتاب سیاست 40 ساله جمهوری خواهان است: او این آشفتگی را شروع نکرده و عزیمت او پایان نخواهد یافت.
آیا سفیدپوستان تحمل شنیدن این استدلال را پس از دلقک دارند یا خیر ، طلسم برتری سفید از کاخ سفید برداشته شده است ، توسط همه قابل حدس است. اینکه آیا مردم برای ریشه کن کردن ترامپیسم پس از ترامپ از قدرت برخوردار هستند بسیار بعید است. ما در حال حاضر می بینیم که برخی از رسانه ها روند پولشویی از آبروی برخی از جمهوری خواهان مسئول این فاجعه سالهای گذشته را آغاز می کنند ، درست همانطور که آنها سعی کردند اعتبار جورج دبلیو بوش و دوستانش را برای شکنجه بازگردانند. برای بیان مثالی ، جان یو یادداشت هایی در مورد شکنجه بوش نوشت و اکنون در دانشگاه کالیفرنیا ، برکلی به تدریس حقوق می پردازد. این شخص به طور منظم خود را به عنوان یک وکیل محترم منتشر می کند ، زیرا همه فقط باید نقش خود را در ترویج نقض حقوق بشر فراموش کنند.
من انتظار دارم که برای بسیاری از فعالان ترامپ نیز همین اتفاق رخ دهد. بتسی دیووس در جایی رئیس دانشگاه خواهد بود. بیل بار روز یکشنبه میهمان مکرر برنامه های گفتگوی روز یکشنبه خواهد بود و نظرات خود را در مورد اقدامات اجرایی بایدن ارائه می دهد. استفن میلر در سال 2024 توسط کمیته انتخابات جاش هاولی استخدام خواهد شد. لیندسی گراهام تنظیم خواهد کرد که کدام یک از رهبران جدید قوی ترین است.
من در مورد همه اینها خواهم نوشت ، اما تاریخ به من می گوید که افراد کمتری به آنها اهمیت می دهند. تجربه من به من می گوید که مردم خواستن بخشیدن به جمهوری خواهان. آنها می خواهند جمهوری خواهان ، حتی کسانی که صدمات مستقیم به کشور وارد کرده اند ، احیا کنند. پس از رسوا شدن جان پروفسور Xaver ، نمی توانید جان ادواردز را به عنوان یک مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری متمرکز بر حقوق و کرامت فقیران با دستگاه Cebebro ببینید اما ما هیچ وقت از شر کلیان کانوی خلاص نخواهیم شد. پس از دوران ترامپ چیزهای زیادی برای نوشتن در مورد دوران ترامپ وجود خواهد داشت ، زیرا جمهوری خواهان هرگز آنجا را ترک نمی کنند.
هنوز هم ، به همین دلیل نیست که از نوشتن هیجان زده ام. پس از چهار سال نوشتن اسکات دفاعی طولانی ، نمی توانم صبر کنم تا به آنچه که بهترین کار را انجام می دهم برگردم: من بر سر میانه رو سفید ، که بیشتر به “نظم تا عدالت” متعهد است ، فریاد می کشم. من مشتاقانه ناامید و تحت ستم دولت بایدن هستم و از رویکرد تهاجمی تر برای پیشرفت حمایت می کنم. یک بار دیگر ، این یک امتیاز خواهد بود که علیه دوستانی که 85 درصد از اوقات با آنها موافقم ، مبارزه کنید. این بسیار کم فشارتر از تلاش برای خوابیدن با یک چشم باز است ، منتظر جمهوریخواهان #NeverTrump برای درک اولویت های من.
واقعیت این است که از نظر فکری چهار سال گذشته کسل کننده بوده است. مبارزه با جمهوریخواهان خسته کننده است. آنچه برای تفکر دقیق در سمت راست عبور می کند سختگیرانه یا حتی دقیق نیست. این فقط با قلدری در حیاط مدرسه ترول می کند. همه چراغ های برجسته حقوق در حال بازی یک بازی ورشکسته از نظر عقلی هستند ، در تلاشند توضیح دهند که چرا قوانین و هنجارها در مورد روسای جمهور جمهوری اعمال نمی شود. به عنوان مثال ، آنها واقعاً فکر نمی کنند که روسای جمهور باید مداخله کنند و یا دولت های خارجی را در انتخابات دخالت دهند یا مطبوعات آزاد را دشمن مردم تعریف کنند. آنها فکر نمی کنند که روسای جمهور باید بتوانند موارد اضطراری ملی جعلی را برای سرقت از بودجه دفاعی برای ساخت کارهای عمومی آشکارا غیرمجاز کنگره اعلام کنند و فکر نمی کنند روسای جمهور برای انتخاب آنها باید به مقامات دولتی فشار بیاورند. برندگان انتخاباتی را که از دست داده اند اعلام کند.
آنها فکر نمی کنند یک رئیس جمهور قدیمی باید این کارها را انجام دهد – آنها فکر می کنند جمهوری خواه روسای جمهور باید این کارها را انجام دهند. و این بحث در مورد آنها را بی معنی می کند.
هیچ بحث واقعی یا اخلاقی در مورد اینکه آیا کودکان باید ربوده شوند ، در قفس قرار بگیرند و از مسواک امتناع شود ، نمی توان بحث کرد. هیچ بحث علمی در مورد اینکه آیا فعالیتهای انسانی باعث گرم شدن کره زمین می شود یا اینکه آیا انسانها باید در طی شیوع بیماریهای واگیر ماسک بزنند ، وجود ندارد. حتی استدلالهای عمیق ایدئولوژیک آنها – اینکه دولت باید زنان را تحت عنوان آزادی مذهب به زایمان یا تأیید تعصب وادار کند – جالب و حتی منطقی سازگار نیستند. استدلال های آنها “قابل بحث” نیست. آنها فقط یک جهان بینی جدا از واقعیت ها هستند.
استدلال های جمهوریخواهان با بدخواهی ارائه می شود و یا به گسستگی جدا از واقعیت یا ریاکاری عمیق و پایدار جنبش آنها متکی است. بنابراین ، من با جمهوری خواهان بحث نمی کنم. من سعی می کنم جمهوری خواهان را فاش کنم. هر بحث به سادگی در انتظار آنها است تا به قدرت یک انسان آسمانی نامرئی متوسل شوند که نمی توان مورد بازجویی قرار داد. تنها “چالش” این است که آنها مجبور شوند در سه توییت یا کمتر آن را بپذیرند.
بحث و گفتگو با سایر اعضای چپ – مترقی ، لیبرال ، رادیکال ، حتی گاهگاهی مرکزگرا یا نئولیبرال – کاملاً از نظر فکری تحریک کننده است زیرا برخی از واقعیتهای اساسی وجود دارد که همه ما در مورد آنها توافق داریم: “مردم برابر آفریده می شوند” ” زنان مردم محسوب می شوند. “” افراد سیاه و قهوه ای همیشه مردم بوده اند و اگر شما بخواهید همه چیز را در مورد همه چیز یاد بگیرید در وهله اول مردم بوده اند. “” افراد فقیر [checks notes] بله ، مردم نیز “والمارت افراد نیستند ، و شما می توانید به این دلیل پی ببرید که” مردم “حتی در اسم نیستند.” این حقایق واضح به نظر می رسند ، اما نمایندگان جمهوری خواه به سختی می توانند بدون نقض یکی از آنها ، لایحه ای بنویسند.
روشی که ما برای همه مردم کشور برابری ، عدالت و انصاف را به واقعیت تبدیل می کنیم ، یک بحث زنده و غالباً یک مبارزه ناامیدانه است. اما شایسته است. و یکی جالب. من دیدگاههای شدیدی در مورد نیاز فوری به سیاستهای تهاجمی برای جبران کسری عدالت در این کشور دارم. اما دیگران در سمت چپ طیف این باور موجه را دارند که رویکرد تدریجی تر ، راهی ایمن تر برای ایجاد تغییرات پایدار است. این افراد دیگر اشتباه می کنند (بدیهی است) و من نمی توانم صبر کنم تا به آنها بگویم چرا. اما از آنجا که این افراد دیگر معمولاً انسانهای شایسته ای هستند که با حسن نیت در مورد بهترین راه برای دستیابی به اهداف مشترک عدالتخواهانه بحث می کنند ، در واقع می توانند گوش دهند. من می توانم شخصی را که از مرکز مانده است با حقایق و دلیل متقاعد کنم. اگر من استدلال خوبی ارائه دهم ، آنها می توانند رشد کنند و رشد کنند. و نه برای هیچ چیز ، اما در واقع خودم می توانستم چیزی یاد بگیرم.
فشار دادن دولت بایدن برای انجام کارهای بیشتر ، تحت فشار قرار دادن آن برای ادامه کار ، لگد زدن به آن برای سرعت بیشتر – این نبردهایی است که در واقع ارزش زمان را دارد. گاهی اوقات در مجموع ناامیدکننده و احتمالاً ناامید کننده خواهد بود ، اما من نمی توانم از ناامید شدن و ناامیدی بیشتر هیجان زده باشم.
من چهار سال است که وحشت زده و ترسیده ام. خوشحالم که به صفوف “مخالفان وفادار” با دولت پیوستم. زیرا دفاع از ایده “دولت” در برابر کوچک شمردن جمهوری خواهان که قصد سرقت داشتند سرگرم کننده نبود.
[ad_2]
منبع: offline-news.ir