[ad_1]

قفل شده ، زیاد می خوانم. بنابراین وقتی جوآن ویپیجیوسکی ، نویسنده یک کتاب عالی عالی در مورد جنسیت ، جنسیت و سکوت ، وقتی درباره #MeToo صحبت می کنیم درباره چه چیزی صحبت نمی کنیم، من از تجربه امسال خود خواستم که اطلاعاتی در مورد بیماری همه گیر و میشیگان ارسال کنم ، اینها کتابهایی بودند که مجبور شدم درباره آنها بنویسم.
اول ، در مورد همه گیری ها سپس.
در اواخر دهه 1790 ، چارلز بروکن براون نوشت آرتور مروین؛ یا “خاطرات سال 1793”. این داستان اپیدمی تب زرد در فیلادلفیا در زمینه سرمایه داری تجاری را روایت می کند. در حالی که “پدران بنیانگذار” پایتخت بیمار را تخلیه می کردند ، آبسالوم جونز و ریچارد آلن ، مردان سابق برده ، از بیماران پرستاری می کردند و مردگان را دفن می کردند. آنها “کارگران اساسی” آن زمان ، “قهرمانان” بودند. از اعمال آنها کلیسای AME تشکیل می شود ، مهمترین نتیجه این سال است ، مگر اینکه نصب فرقه عقل و تقویم انقلابی را در فرانسه بپذیرید. در غیر این صورت ، امسال در ایالات متحده ، قانون بردگان فراری کمک به برده ای که به آزادی فرار می کند جرم محسوب می شود و صاحبان آسیاب پنبه دستان کوچک کودکان مطیع را به عنوان یک منبع سودآور یافتند. کار برده و کار کودک به عنوان شیوه جدیدی از تولید ، سرمایه داری صنعتی ، پیوندهای برنده جهانی برده داری در کنار هم قرار گرفتند.
درباره میشیگان – این همه اخبار ، آنقدر جدا از تاریخ – از یکی از دوستانم (80 ساله) پرسیدم چه چیزی باید بخوانم. پس از بسته شدن کتابخانه ها ، او به گاراژ خود رفت و چند جلد را برداشت. اولین، میشیگان: راهنمای ایالت گرگینه، متشکل از کارگران پروژه نویسندگان اداره پیشرفت پرونده ها در دوران افسردگی است. در این کتاب آمده است که این نویسندگان “مردانی فراموش شده – اندکی فرسوده و گاه گرسنه هستند”. آنها مداد و کاغذ داشتند تا آنچه را یاد گرفتند بنویسند. “باریک و کمربند ایمنی بسته شده” ، آنها بدون ماشین بودند و “با مواد اولیه خود به جلسه خود رسیدند”.
میشیگاندر چیست؟ واقعا اوت و نویسندگان اواسط دهه 1930 نمی توانستند درک کنند. میشیگان از دو شبه جزیره در میان دریاچه های بزرگ تشکیل شده است و از مشخصات جغرافیایی یکسانی در سراسر کشور برخوردار نیست. اگر رهبری WPA به راحتی تحت تأثیر تاریخ زیر قرار گرفت ، از یک مفهوم رادیکال دیگر ، دوره بندی مادی گرایانه تاریخ ، جسورانه بود. این امروز برای ما مهم است.
زمین را بیش از یک بشکه رم به سرقت بردند. این مردان فرسوده و فراموش شده می نویسند: “عزت وحشی” ، با قدرتمندترین معامله مرد سفیدپوست ، “گونه” و “تجاوز به جنگلهای میشیگان” ادامه یافت. تیرها و تیرچه ها ، ستون ها و تیرهای شهرهای بزرگ غرب میانه از چوب میشیگان تشکیل شده بود که بارون های چوبی ثروت هنگفتی از آن جمع کردند. در همین حال ، این درخت در آگاهی فرهنگی عمیقاً ریشه دوانده است و پیراهن چهارخانه ماكینو و بوی شومینه آن را برانگیخته است. اقتصاد مبتنی بر چوب ، اقتصاد بعدی کشور را “برای کمک ، بهره برداری و شاید اشتباه در مواد معدنی خود” ادامه داد. من این انتخاب کلمات را دوست دارم ، “شاید ، یک اشتباه”.
اساس مادی پویایی سرمایه داری ، یا فاجعه های انسانی و زیست محیطی آن ، “سرمایه گذاری / توسعه” نامیده می شود ، ابتدا در تجارت چرم ، سپس در چوب ، سوم در مواد معدنی ، چهارم در اتومبیل بود. ما می توانیم جنبه هایی از این رژیم های مختلف مالکیت را مشاهده کنیم ، از زندگی مشترک مردم بومی در قرن هفدهم گرفته تا اردوگاه های مصادره چوب در قرن نوزدهم تا خانه های شبانه روزی در شهرهای معدنی دورافتاده تا مکانیک عظیم خط مونتاژ اتومبیل های Dearborn. رودخانه روژ ، دیترویت در قرن بیستم.
در هر یک از این دوره ها ، ترکیب طبقه کارگر از نظر کار متفاوت بود (تله کشی ، چوب بری ، حفار سنگ سخت ، کارگر اتومبیل). از نظر تولید مثل ، نیز متفاوت بود: در قرن هفدهم ، گروههای محلی اوجیبوی و پوتاواتومی. در طول مهاجران استعماری قرن هجدهم نیویورک و نیوانگلند ؛ مهاجران از اسکاندیناوی ، ایرلند و اروپای جنوبی و اسلاوی در قرن نوزدهم. آمریکایی های آفریقایی تبار در مهاجرت بزرگ از جنوب در دهه 1920. همانطور که یک دوره جایگزین شد و دوره دیگری از بین نرفت ، میشیگاندرها نیز چنین شدند. پس از گذشتن از این صورت های فلکی در بازار کار ، تجربه آنها به عنوان فرهنگ و ایده می تواند ادامه یابد. آنچه باقی می ماند موضوع همینگوی است.
توصیه دوم دوستم به ارنست همینگوی بود ستون پنجم و چهل و نه داستان اول. در تابستان 20 سال اول خود (1899–1920) ، این پسر یک پزشک شیکاگو در جنگل های شمالی میشیگان درگذشت. داستان های او درباره نیک آدامز ، که در سال 1938 منتشر شد ، داستان را بازگو می کند. این قصه های بزرگسالی بخشی از قرائت نوجوانان من در دهه 1950 بود. فکر کردم یکی از آنها ، در میشیگان ، در من رابطه جنسی آموخته است ، اگرچه 66 سال بعد ، این داستان ها نشان دهنده امتیاز و سکوت مرد سفید پوست در طی ترکیب مجدد پی در پی روابط سرمایه داری است. زندان ، جنگل سرگردان ، جنگل ، حلقه جایزه مکانهایی است که افراد گمشده ، سرگردان و آسیب دیده در حین انتقال با یکدیگر ملاقات می کنند.
در «نور جهان» ، چند پسر که از میله بیرون انداخته شده به اتاق انتظار ایستگاه پایین می آیند ، “پنج فاحشه منتظر ورود قطار و شش مرد سفیدپوست و چهار هندی”. دو نفر از زنان در مورد اینکه چه کسی با قهرمان بوکسور آفریقایی-آمریکایی جک جانسون همخواب شده است بحث می کنند. “دکتر و همسر دکتر” نظرات مرد سفیدپوست و اوجیبوی را با مالکیت خصوصی در تقابل قرار می دهد:
“خوب ، دکتر”. [the Ojibway hired hand] گفت: “این الوار بسیار خوبی است که شما دزدیده اید.”
دکتر گفت: “اینطور حرف نزن دیک”. “این یک درخت شناور است.”
نیک آدامز می آموزد که چگونه عشق ورزد و چرا حریف را از زنی از اوجیبوی نمی کشد. همسایگان او را لوس خواندند. سبک همینگوی روی آنچه شخصیت ها در مورد آن صحبت نمی کنند کار می کند. نام این زن Prudence Mitchell است. قلبش را می شکند. ناگهان ، مهار اعلامی معروف نثر با بذر فرصت فوران می کند. در آخرین داستان “پدران و پسران” می نویسد:
آیا می خواهید بگویید که او اولین کاری را انجام داده است که هیچ کس بهتر از این انجام نداده است ، و از پاهای گرد قهوه ای ، شکم صاف ، سینه های کوچک سفت ، دستان خوب ، جستجوی سریع زبان ، چشمان صاف ، خوش ذوق بودن در دهان ، پس از آن ناخوشایند ، متراکم ، شیرین ، مرطوب ، زیبا ، متراکم ، دردناک ، کاملاً ، سرانجام ، بی پایان ، بی پایان ، هرگز تا پایان ، ناگهان بیش از حد ، پرنده بزرگ مانند یک جغد در نور کم پرواز کرد ، فقط آن روز بود در جنگل و سوزن های سمور مقابل شکم تو بنابراین وقتی به مکانی می روید که سرخپوستان در آن زندگی می کنند ، بوی آنها را می گیرید و همه بطری های خالی مسکن و مگس های وزوزنده بوی علف شیرین ، بوی دود و مواردی از این دست را مانند پوست مربا تازه پیچیده از بین نمی برند.
آبشار لهجه ها به جهانی در حال نابودی می افتد. فاجعه این رابطه بین بخشی این بود که به اصطلاح تنبل حال حاضر قرار بگیریم که پایدار نبود ، شفاف نبود و پایدار نبود. اما به گفته های او توجه کنید.
Skunks ، مرجان ، بیور ، گرگینه: اینها موجوداتی از اولین دوره تاریخ میشیگان ، این مرحله اولیه هستند. الان هم کاملاً تمام نشده اند. رابین وال کیمرر ، گیاه شناس و نویسنده آنیشینابک ، رایحه علف شیرین را در کتاب علمی و معنوی خود توضیح می دهد ، بافندگی روی چمن شیرین:
نام علمی آن است Hierochloe odorataکه به معنی چمن معطر و مقدس است. در زبان ما به آن گفته می شود ویینگشاک، موهای بوی شیرین مادر زمین. آن را استشمام کنید و شروع به یادآوری چیزهایی کنید که نمی دانید فراموش کرده اید.
بله ، این امر معمول خواهد بود. بگذارید زمین با خوشحالی شریک شود ، تا در یک سری اشتباهات دوباره ویران نشود: این همان چیزی است که همینگوی برای دستیابی به عشق تلاش می کرد. درمورد “آنچه ما نمی گوییم” صحبت کنید!
همینگوی سابقه زمین شناسی ارگاسم را داشت ، “زمین در حال حرکت است”. در حقیقت ، وی وقتی می نویسد ، “زمان متوقف شده است و او احساس کرده است زمین حرکت می کند …” او قوانین مشهور فیزیک را نقض می کند. برای کسی که زنگ می زند، رمان او در مورد “ضد فاشیسم زودرس” ، همانطور که بعداً می گوید. در ناامنی نوجوان ، من رمز چنین عباراتی را یاد گرفتم و بعداً یاد گرفتم که آنها را مسخره کنم.
با ظهور یک فاجعه دیگر ، دوره جدیدی فرا می رسد تا جهانی را به دنیا آورد که می تواند از آن جلوگیری کند. این عصر حیاتی است. چندین گنجینه پیچیده از خاطرات ناشی از جرقه در گاراژ یکی از دوستان در زمان مسطح مقیاس همه گیر. چه ترکیب جدیدی از “ما” ما می تواند زمین را به حرکت درآورد؟ ما با صحبت در مورد آن شروع می کنیم. فرزندان معنوی ریچارد آلن ، آبسالوم جونز ، پروودنس میچل و فراموش شدگان با کمربند بسته ، حرف هایی برای گفتن دارند.
صحنه هایی از یک بیماری همه گیر همکاری بین است ملت و کوپکیند ، یک بنای یادبود زنده یاد روزنامه نگار رادیکال ، اندرو کوپکیند ، که از سال 1982 تا 1994 نویسنده سیاسی و تحلیلگر اصلی این مجله بود. این مجموعه از شرکت کنندگان ، مشاوران ، مهمانان و دوستان Kopkind که از شبکه از راه دور ارسال می شوند ، توسط ویرایش می شود ملت همکار و مدیر برنامه Kopkind JoAnn Wypijewski و هر هفته در سایت های thenation.com و kopkind.org ظاهر می شود.
[ad_2]
منبع: offline-news.ir