معلم انگلیسی دبیرستان من دوست داشت که داستان هنری دیوید تورو و رالف والدو امرسون را برای نشان دادن تفاوت های دو نویسنده بزرگ استعلایی در آمریکا بیان کند. تورو در سال 1846 به دلیل نگه داشتن مالیات که هزینه حمله به مکزیک را پرداخت می کرد و از صاحبان برده محافظت می کرد ، زندانی شد. امرسون آمد تا از طریق میله های سلول خود با تورو صحبت کند. معلم من با استعداد تئاتر و صدای استنتوری گفتگو را گفت:
امرسون: “هنری دیوید آنجا چه می کنی؟”
تورو: “سوال این است که ، رالف والدو ، آنجا چه می کنی؟”
ما ممکن است تعجب کنیم که در حالی که جولیان آسانژ “در آنجا” در زندان حداکثر امنیت بلمارش در لندن “در آنجا” است ، چه می کنیم؟ ونسا باریزر ، قاضی دادرسی استرداد استرداد روز دوشنبه گفت که انگلیس نمی تواند آسانژ را به دلایل بهداشتی به ایالات متحده بفرستد. از نظر تئوری ، آسانژ مرد آزاده ای بود. با این حال ، در پایان جلسه دادگاه ، نگهبانان او را به زندان بازگرداندند. وی تا زمان رسیدگی به اعتراض دولت علیه حکم وی در دادگاه بالاتر ، در آنجا خواهد ماند. احتمالاً یک سال دیگر از عمر آسانژ طول خواهد کشید تا به 10 زندانی که در زندانها ، حبس خانگی و سفارت اکوادور تحمل کرده اضافه شود.
این تصمیم دادستان ، اگرچه به آسانژ امیدوار بود که او نمی تواند بقیه عمر خود را در گوشه های وحشیانه سیستم کیفری ایالات متحده سپری کند ، اما دفاع از اینکه افشای جنایات جنگی به نفع عموم مردم بود را رد کرد و قوانین آزادی مطبوعات در انگلیس و ایالات متحده را ممنوع کرد. پیگرد قانونی او این یک کیفرخواست برای زندانهای حداکثر امنیتی ایالات متحده بود ، جایی که دادستان اعتراف کرد که آسانژ خودکشی می کند ، اما این یک ضربه بدنی به آزادی بیان بود. نیلز مونیژنیکس ، مدیر اروپایی در عفو بین الملل ، توضیح داد: “واقعیت این تصمیم صحیح و نجات آسانژ از استرداد ، انگلستان را از شرکت در این روند با انگیزه سیاسی که آمریكا دستور داده و آزادی و آزادی رسانه ها را آزمایش می كند ، مستثنی نمی كند. . وی پیشینه وحشتناکی را رقم زد که ایالات متحده مسئول آن است و دولت انگلیس همدست آن است. ”
قاضی باریتزر صراحتاً دفاع آسانژ را بر اساس ماده 10 کنوانسیون حقوق بشر اروپا (ECHR) رد کرد ، که می گوید: “همه حق آزادی بیان دارند. این حق شامل آزادی در اختیار داشتن عقاید و دریافت و انتقال اطلاعات و ایده ها بدون دخالت مقامات عمومی و صرف نظر از مرزها است. ”
در تصمیم خود نتیجه گیری شد که قانون اسرار رسمی انگلیس (OSA) در سال 1989 حق آسانژ و از این رو هر روزنامه نگار را برای ارائه اطلاعات بدون دخالت از بین برد. وی نوشت: “در اینجا ، محدودیت حق آزادی بیان توسط قانون تحت بخش 5 OSA 1989 مقرر شده است. هدف آن محافظت از امنیت ملی با جلوگیری از افشای اطلاعات مربوط به کار خدمات امنیتی و اطلاعاتی و بنابراین هدف آن حفظ امنیت ملی بود. “
باریتزر به مقاله ای از 2 سپتامبر 2011 در لندن استناد می کند نگهبان، که بسیاری از اسناد ویکی لیکس را به صورت ویرایش شده منتشر کرده است ، “ما از تصمیم ویکی لیکس برای انتشار کابل های ویرایش نشده وزارت امور خارجه ، که ممکن است منابع خطر را آشکار کرده باشد ، متاسفیم …” ارزیابی او ، مانند نگهبان ویرایش ، نادیده گرفتن ذکر این دو نگهبان خبرنگاران رمز ویکیلیکس را منتشر کرده بودند که به وب سایت های Cryptome و Pirate Bay امکان دسترسی به کابل ها را می داد. همانطور که Cryptome آماده شد کابل ها را بدون ویرایش نام به صورت آنلاین اجرا کند ، آسانژ در 26 آگوست 2011 با وکیل وزارت امور خارجه ، کلیف جانسون تماس گرفت. ضبط کامل مکالمه در YouTube موجود است. آسانژ گفت: “ممکن است راهی برای متوقف کردن آن وجود داشته باشد.” نه Cryptome و نه Pirate Bay ، که کابل های ویرایش نشده را در 31 آگوست و 1 سپتامبر 2011 منتشر کردند ، تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتند. تنها متهم آسانژ است که سعی کرد جلوی آن را بگیرد.
باریتزر در حکم خود نوشت: “من دریافتم که وضعیت روانی آقای آسانژ به گونه ای است که استرداد وی به ایالات متحده امری ناامید کننده است.” اگرچه او قصد نداشت ، نتیجه گیری او محکوم کردن ایالات متحده و انگلستان ، پلیس ، جاسوسان و رژیم زندان آنها بود. چرا سلامت روان آسانژ آنقدر خطرناک است که ، همانطور که کینگ کوپلمن ، استاد برجسته روانپزشکی در کالج کینگ تأیید کرد ، او چنان فکر خودکشی می کرد – “صدها بار در روز” – به طوری که سامریها را به کمک می خواست و تیغ را در آن پنهان می کرد سلول شما؟ آیا این می تواند نظارتی 24 ساعته باشد که وی سال ها در سفارت اکوادور متحمل شده و سو the استفاده هایی که در بلمارش انجام داده است؟ آیا این می تواند از بین بردن اعتبار وی ، نقض حریم خصوصی وی ، رد کتاب هایی باشد که دوستان برای وی ارسال کرده اند و انزوایی که در زندان برای وی تحمیل شده است؟ آیا انگلیس در از بین بردن سلامت روان وی خطا پذیر است؟ انگلیس هم توجیه و هم استرداد آسانژ را مدیون است ، اما هیچکدام را ارائه نخواهد کرد.
همچنین ایالات متحده ، که در پشت جاسوسی در سفارت اکوادور بود ، جایی که مأموران امنیتی خصوصی فیلم های واقعی را به CIA ارسال می کردند ، هر زمان که آسانژ بیدار بود ، نیز چنین نبود. علاوه بر این ، ایالات متحده و انگلستان ارتباطات آسانژ با تیم حقوقی وی را زیر نظر گرفتند ، این یک نقض آشکار امتیاز وکیل موکل است. دادستان باریتزر این را ناراحت کننده نمی داند. وی این اطمینان دولت ایالات متحده را پذیرفت که “ثمره نظارت توسط دادستان های منصوب در این پرونده مشاهده نخواهد شد و به دلیل قانون ایالات متحده در دادگاه آقای آسانژ غیرقابل قبول خواهد بود.” اگرچه نتایج نظارت قابل قبول نیست ، اما چه عواملی مانع از تحویل مطالب توسط افسر CIA یا NSA به وزارت دادگستری می شود؟ این استراتژی دفاعی کامل را برای دادستان نشان می دهد ، یک مزیت بی اندازه در هر دادرسی – مانند هر جنگی.
مایکل تایگر ، وکیل حقوق بشر آسانژ در ایالات متحده ، در نامه ای به باریتزر نوشت: “وی همچنین عدم رسیدگی قضایی به تصمیمات طبقه بندی و تاریخچه قانونگذاری روشن قانون جاسوسی را نادیده گرفت.” قانون جاسوسی در سال 1917 ، که وودرو ویلسون با موضوع فوق پیگرد کیفری جاسوسان آلمان معرفی کرد ، به جای مخالفانی که مخالف مشارکت آمریکا در جنگ جهانی اول بودند ، مورد استفاده قرار گرفت: سوسیالیست ها یوجین دبس و کیت ریچاردز اوهار و کارگردان رابرت گلدشتاین ، که جنایات وی توسط جنایات انگلیس علیه انقلابیون آمریکایی در عنوان براندازانه خود با عنوان حماسه 1917 به تصویر کشیده شد. روحیه 76. دولت اوباما از آن علیه 9 روزنامه نگار استفاده می کند. این قانون را باید قانون سرکوب گفتار نامید زیرا در جلوگیری از جاسوسی آمریکا کمتر از ترساندن مطبوعات کار کرده است.
بیشتر به دولت ایالات متحده بستگی دارد که از 20 ژانویه روی کار است. جو بایدن هنوز یک دادستان کل منصوب نکرده است که برای ادامه تعقیب قضیه آسانژ یا دولت اوباما ، که تصمیم به آزار و شکنجه گرفته است ، برای پیگیری دولت ترامپ انتخاب شود. در همین حال ، آسانژ نمی تواند بلمارش را ترک کند. تورو در سلول خود می ماند و امرسون نمی تواند درک کند.
منبع: offline-news.ir
Leave a reply