[ad_1]
بر خلاف شکست های بیشمار تجاری وی ، ریاست جمهوری دونالد ترامپ حداقل یک صنعت را برای رشد تحریک کرد: اظهار نظر در مورد فاشیسم. دانشگاهیان ، روشنفکران عمومی و افراد با نفوذ در سایت ها از توییتر تا تیک توک بر شباهت ترامپ با بسیاری از رهبران تند و زننده گذشته و حال و با تعهد کمی به دموکراسی ، لیزر دارند.
در حالی که وقایع 6 ژانویه خبر می دهد ، ترامپ یک باره شخصیتی خطرناک ، غیراخلاقی و رقت بار است. وی که تنها در کاخ سفید تنها با گروهی از وفاداران اطرافش منزوی بود ، هفته ها را در توییتر گذراند و چالش های حقوقی خارق العاده ای را برای انتخابات ایجاد کرد. ترامپ مانند یک خودکامه طبقه سوم است که دائماً در حال برنامه ریزی کودتاهای ناموفق است ، در حالی که به طور فزاینده ای لجام گسیخته می شود. قدرت ترامپ همیشه از ترکیب بی اهمیت و بیرحمانه او ناشی شده است. هر دو ویژگی تصور اینکه او می تواند در یک انتخابات پیروز شود را دشوار می کند و وقتی پیروز می شود ، این خصوصیات باعث می شود وی مجذوب رسانه های بی پایان شود. ترامپ هنوز پشت در نیست ، بنابراین مرگ زودرس است. اما هنوز زود نیست که بپرسیم آیا فاشیسم لنز مناسبی برای درک معنای سیاسی و عواقب چهار سال گذشته است؟
ترامپ یک شخصیت استبدادی کلاسیک با سبک بلاغت فاشیستی است. این به تنهایی باید زنگ های هشدار را به صدا درآورد. با این حال برچسب “فاشیست” گاهی اوقات می تواند به همان اندازه که در مورد گرایشات غیر لیبرالی در سیاست معاصر آمریکا نشان می دهد ، پنهان شود. دوره ریاست جمهوری ترامپ شکافهای موجود در دموکراسی ما را آشکار کرده است و تنها تمرکز بر اقدامات فاشیستی آن باعث می شود تا از فضای سیاسی بی ثبات که منجر به ظهور آن می شود ، منحرف شود.
فاشیسم به عنوان یک مفهوم تمایل به استعاره از شر ، خشونت و رفتار استبدادی است و مسلما ترامپ مقصر هر سه است. تجمعات MAGA وی و بی توجهی به هنجارها و عملکردهای دولت ، جنبه هایی از سیاست و عملکرد فاشیست جنگ بین جنگ را نیز تحریک می کند. با این وجود ، علی رغم گرایش های دیکتاتوری وی ، دولت ترامپ یک رژیم فاشیستی کاملاً تحقق یافته نبود. من و دیگر محققانی که شباهت ها را مطالعه کرده اند ترجیح می دهیم روی خطرات رفتار فاشیستی او تمرکز کنیم.
فاشیسم در برداشت اولیه خود یک سیستم جمع گرایانه دولتی بود که جیووانی جنتیل ، فیلسوف و وزیر آموزش و پرورش موسولینی ، آن را با جزئیات آزار دهنده در امور خارجه. وی می نویسد ، فاشیسم به دنبال اجتماع ، انسجام و از بین بردن مرزهای بین دولت و فرد است. لیبرالیسم با فردگرایی بی روح خود ، دشمنی کمتر از مارکسیسم نبود. ترامپیسم ، با گرایش به انزوا طلبی و تجارت آزاد و ضدیت با مقررات دولت ، هیچ مشترکی با ایزم های جمع گرایانه – حتی فاشیست ها ندارد.
و با این حال سبک ترامپ است فاشیست ها دخالت وی در خشونت برای مقابله با مخالفت ها ، بی احترامی آشکار به قانون ، علاقه به اختراع حقایق و سلیقه تماشای نمایش های عمومی به راحتی در الگوی رفتاری فاشیست جا می گرفت. خوشبختانه ترامپ سیاستمدار با استعدادی نیست. هر خودکامه باهوش و بلند پرواز باید بلافاصله فرصت تحکیم قدرت را که همه گیر همه گیر Covid-19 فراهم می کند ، تشخیص دهد. حتی یک تلاش نیمه تمام برای کنترل ویروس کرونا در ماه مارس می تواند شانس پیروزی جو بایدن را پاک کند.
با این حال ، همانطور که خشونت در پایتخت نشان داد ، ترامپ در چهار سال ریاست جمهوری خود خسارت زیادی وارد کرده است. وی شبکه های “میهن پرست” شبه نظامی مسلح را که در سیاست های محلی و ملی دخالت می کردند و به طور دسته جمعی در اوایل ماه جاری در واشنگتن دی سی ظاهر می شدند ، تشویق و مشروعیت جدیدی بخشید. گروه های شبه نظامی جدید نیستند ، اما در حاشیه وجود داشته اند. ترامپ آنها را به جریان اصلی سیاست دعوت کرده است و وقتی او این کار را انجام دهد آنها دیگر آنجا را ترک نخواهند کرد. شارلوتزویل آغاز و نه پایان ژانر جدید نژادپرستی سازمان یافته است. موسولینی به طرز ماهرانه ای از گروههای مسلح استفاده کرد (اسکادرانها) ، كه با تحريك خشونت و مبارزه با سوسياليست ها براي رسيدن به اهداف سياسي خود ، حومه ايتاليا را گشت. هیچ چیز وحشتناک یا مشابه فاشیسم از این نیست که به پسران مغرور بگویید “قدم بردارید و کنار بروید” یا طرفداران خود را دعوت کنید تا برای جلوگیری از سرقت در دی سی جمع شوند.
در عین حال ، ترس از اینکه گرچه این بار از یک گلوله فرار کردیم ، اما در آینده ممکن است نسخه مکار و حیله گر ترامپ باشیم ، اغراق آمیز است. جاش هاولی ، سناتور راستگرای جمهوری خواه از میسوری ، نامی است که اغلب در لیست های 2.0 ترامپ یافت می شود. او در جنبش محافظه کاری ملی فعال است ، یک گروه بین المللی از سیاستمداران ، دانشمندان و رسانه ها که هدف آن بازگرداندن دقیقاً همان چیزی است که نام او نوید می دهد. تصمیم هاولی برای به چالش کشیدن صدور گواهینامه انتخابات ریاست جمهوری ، و همچنین مشت برافروخته هنگام سلام و احوالپرسی با معترضین در مقابل برج ، نشان می دهد که او یک فرصت طلب تکان دهنده است تا یک فاشیست تازه کار.
اما اشتباه نکنید ، اینجا چیزی وجود ندارد که بتواند به عنوان یک انسان اصلی باشد. ترامپ و ترامپیسم تمایل بسیاری از رهبران و شهروندان را برای سرنگونی دموکراسی دیرینه و البته ناکافی ما آشکار کرده اند. مکالمه تلفنی ترامپ با وزیر امور خارجه جورجیا به جای ایل دوسه ، دون کورلئونه بود. راهپیمایی وی در 6 ژانویه ، که با گفتن او به طرفداران خود به پایان رسید “بهترین چیزی که هنوز در راه نیست” ، پایان خوبی نداشت.
تمایل ترامپ برای ادامه مسئولیت احتمالاً ارتباط چندانی با چشم انداز سیاسی فاشیستی بزرگ ندارد. توپ هنوز مخربی که ترامپ به فرهنگ سیاسی ما چرخانده است ، باید ما را در مورد بی ثباتی نهادها ، هنجارها و ارزش هایمان هشدار دهد. چهار سال گذشته باید به ما یادآوری کند که دموکراسی ما همیشه به هوشیاری ما احتیاج دارد.
برای خواندن طرف دیگر مناظره ، ادعاهای فاشیسم که حواس او را از خطر واقعی پرت می کند ، بخوانید.
[ad_2]
منبع: offline-news.ir