یک سال پس از ترور سرلشکر ایرانی کاظم سلیمانی توسط دولت ایالات متحده و نزدیک شدن هر دو کشور به جنگ ، آیا دولت جدید منجر به تغییر روابط خواهد شد؟
جو بایدن ، رئیس جمهور آینده گفته است که می خواهد به توافق هسته ای دوران اوباما بپیوندد که ترامپ آن را کنار گذاشته است. اما همه کشورها پس از ترامپ با آغوش باز از ایالات متحده استقبال نخواهند کرد – و ادامه دادن در جایی که واشنگتن متوقف شد ، به ویژه با ایران ، کار چندان آسانی نیست.
نگاهی به سال گذشته در روابط ایالات متحده و ایران دلیل این امر را نشان می دهد. پس از ترور سلیمانی ، واشنگتن تصمیمات دیگری گرفت که برای ایرانیان ویرانگر بود. ترامپ در هنگام تردید و شانه خالی کردن از قربانیان همه گیری در ایالات متحده ، هنگام بدتر شدن زندگی ایرانیان متمرکز و بی رحم بود. حتی با شیوع همه گیر ، ایالات متحده رژیم تحریم های خود را برای دهه ها سخت تر کرده و به صنعت پزشکی ایران آسیب رسانده و میلیون ها ایرانی را فقیر کرده است.
واشنگتن خصومت نظامی را شدت بخشیده و تقریباً همه کارها را برای تحریک تهران برای حمله به ایران انجام داده است. او ناوهای هواپیمابر را به سواحل ایران منتقل کرد و آنها را در تمام طول سال در آنجا نگه داشت. وی هزاران نیرو را در کشورهای اطراف ایران به منطقه اضافه کرد و در آنجا به هزاران نظامی مستقر در آنجا پیوستند. این کشور متحدان خود عربستان سعودی و اسرائیل را در اقدامات خود علیه ایران مسلح و تشویق کرده است.
در حقیقت ، سال با ترور یکی دیگر از دانشمندان عالی رتبه هسته ای ایران ، محسن فهری زاده ، در ماه نوامبر رقم خورد. فهریزاده مدتهاست که هدف حمله اسرائیل قرار گرفته است و یک مقام آمریکایی گفت که تل آویو عامل قتل است ، اگرچه اسرائیل رسماً آن را انکار کرد.
در روزهای پس از ترور در ژانویه سال گذشته ، زمانی که ایالات متحده و ایران در آستانه یک درگیری بزرگ بودند ، آمریکایی ها در بسیاری از شهرها برای افشای جنگ جمع شدند. نکته مهم ، تهران با شروع حمله محدود به پایگاه های ایالات متحده در عراق ، در پاسخ خود خویشتنداری نشان داده است ، محاسبه شده نشان می دهد که بدون جلوگیری از تلفات آمریکا ، نمی توان پای ایران را گذاشت.
با این حال ، واشنگتن نمی تواند برای همیشه به این خویشتنداری اعتماد کند ، زیرا خصومت آن باعث رنج بزرگ ایرانی شده است. این رنج که برای مردم ایران اجتناب ناپذیر است ، به سختی در مکالمه آمریکایی ها در مورد این رابطه ظاهر می شود. به همین دلیل است که نباید انتظار داشته باشیم ایران بازگشت ایالات متحده به برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA ، نام رسمی توافق هسته ای) را به راحتی و مهربانی بپذیرد – و به همین دلیل بازگشت به آن توافق کافی نیست.
سیاست آمریکا در قبال ایران باید با عزت باشد نه سلطه. و این بدان معنی است که علاوه بر پیوستن دوباره به توافق ، واشنگتن باید به شدت رویکرد خود را تغییر دهد. این باید با از بین بردن همه جنبه های “حداکثر فشار” ترامپ – از جمله تحریم ها ، اعزام نیروها و ترورها آغاز شود.
اما ایالات متحده همچنین باید تلاش کند تا خسارات ناشی از خشونت بیش از گذشته خشونت علیه ایران را جبران کند.
این داستان در سال 1953 با کودتای مهندسی سیا علیه محمد مصدق ، نخست وزیر محبوب اولین دولت منتخب دموکراتیک این کشور آغاز شد. موساد خواستار کنترل نفت بر ایران بود. در پاسخ ، دولت های آمریكا و انگلیس وی را سرنگون كردند و شاه محمدرضا پهلوی مستبد به قدرت خود بازگشت تا زمانی كه در جریان انقلاب 1979 از قدرت برکنار شود.
بعداً ، هنگامی که صدام حسین در سال 1980 به ایران حمله کرد ، ایالات متحده با اسلحه و اطلاعات از دیکتاتور عراق حمایت کرد. محله های کل ایران مسطح شده و ده ها هزار ایرانی به پناهنده تبدیل شدند. هزاران ایرانی توسط سلاح های شیمیایی صدام کشته شدند ، در حالی که یک میلیون نفر از هر دو طرف در جنگ جان خود را از دست دادند.
در جولای 1988 ، کشتی جنگی آمریکایی وینسن هواپیمای غیرنظامی ایرانی را که بر فراز خلیج فارس در حال پرواز بود ، ساقط کرد و ادعا کرد که آن را با یک جنگنده نظامی اشتباه گرفته است. تمام 290 سرنشین هواپیما از جمله 66 کودک کشته شدند. بعداً ایالات متحده کاپیتان ویل راجرز را “به دلیل رفتارهای بسیار شایسته” به عنوان فرمانده این جایزه اعطا کرد وینسن در طول این زمان.
ایالات متحده از سال 1979 ایران را تحریم کرده است. در حالی که با امضای برجام در سال 2015 ، ایالات متحده ، ایران ، آلمان و 5 عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد ، برخی از آنها مدت کوتاهی لغو شدند ، اما بسیاری از آنها در جای خود باقی بودند. سپس ترامپ از برجام خارج شد و تحریم ها را تشدید کرد.
امروز ، مقامات و تحلیلگران آمریکایی در اندیشکده های واشنگتن به صراحت در مورد استفاده از تحریم ها برای غیر قابل تحمل ساختن زندگی برای غیرنظامیان ، برای دامن زدن به اختلاف نظر بحث می کنند. در حالی که این تحریمها به طور اسمی خریدها و فروشهای خاص مانند تحریمهای مربوط به بخش انرژی و معاملات بانکهای ایرانی را هدف قرار داده اند ، اما نتیجه انزوای کامل مالی به دلیل خطر “تحریمهای ثانویه” از واشنگتن است که سایر کشورها – یا حتی بانکها یا شرکتهای خاص – با آن روبرو هستند. اگر هنوز با ایران تجارت می کنید.
نابودی اقتصادی هم توانایی مردم در خرید مواد مخدر را تضعیف می کند و هم توانایی دولت در ارائه خدمات درمانی برای مردم خود را ، که بحران کووید -19 در ایران را بشدت تشدید می کند. ایران که نمی تواند تجهیزات پزشکی لازم را بدست آورد ، در تلاش است اقدامات امنیتی مانند تعلیق مشاغل یا حمایت مالی از افرادی که قادر به کار نیستند را اعمال کند. و هنگامی که ایران برای مبارزه با بیماری همه گیر درخواست وام 5 میلیارد دلاری صندوق بین المللی پول را داشت ، ایالات متحده جلوی آن را گرفت.
حذف این اقدامات دوران ترامپ برای توهین به ایرانیان ضروری است. اما کل تاریخ سیاست آمریکا در قبال ایران در قرن 20 و 21 بی رحمانه و مبتنی بر سلطه بوده است. ما به یک قطع قاطعانه از آن و یک تحول کامل در روابط ایالات متحده و ایران نیاز داریم.
این فراخوان تغییر ممکن است توسط جنبش تجدید قوا آمریکا برای خنثی سازی و خلع سلاح پلیس به دلیل خشونت علیه سیاه پوستان و سایر سیاه پوستان و نقش آنها در سرکوب مخالفان تقویت شود. این گفتگوها برای خنثی سازی سیاست ایالات متحده در خارج از کشور و پلیس این کشور باید دست به دست هم دهند. نژادپرستی و خشونت دولت ایالات متحده فراتر از مرزهای آن است ، به این معنی که ما باید برای از بین بردن نهادهای ریشه در برتری سفیدپوستان تلاش کنیم.
ممکن است آینده ای که در آن روابط ایران و آمریکا با عزت ریشه یابد. اما ابتدا ایالات متحده باید خسارت را متوقف کرده و خسارت را جبران کند.
منبع: offline-news.ir
Leave a reply